یکی از نهادهای پیش بینی شده در فقه اسلام و قانون مدنی کشور ما، نهاد ارث بوده که به موجب آن، دارایی یک فرد، پس از فوت وی، به مالکیت برخی از اقوام و خویشاوندان نسبی و سببی وی، درآمده و ملک آنها میگردد.
در این میان، یکی از اقوام سببی متوفی، عروس بوده که ممکن است مساله ارث بردن وی از پدر شوهر، مطرح گردد. نکتهای که باید به آن توجه داشت، این مساله است که در برخی از فروض، ارث عروس از پدر شوهر، منتفی بوده و در برخی فروض دیگر، امکان پذیر میباشد. همچنین، میزان سهم الارث عروس از ماترک پدر همسر خود نیز در هر یک از این فروض، کاملا متفاوت است.
در فرضی که رابطه خویشاوندی عروس با پدر شوهر، صرفا رابطه سببی بوده و هیچ رابطه خویشاوندی دیگری، میان آنها، موجود نمیباشد، مساله ارث عروس از پدر شوهر، منتفی بوده و عروس از ترکه پدر همسر خود، سهمی نخواهد داشت. در رابطه با این فرض، لازم است تا به نکات زیر توجه شود:
منظور از خویشاوندی سببی، خویشاوندی است که به واسطه ازدواج، میان افراد، ایجاد میگردد. مانند رابطه خویشاوندی عروس با پدر شوهر و مادر شوهر خود. در مقابل قرابت سببی، خویشاوندی نسبی قرار داشته که به معنای خویشاوندی است که به دلیل تولد و رابطه خونی میان افراد، ایجاد میگردد. مثل رابطه خویشاوندی میان مادر و پدر با فرزند خود.
بر اساس مقررات قانون مدنی، در رابطه خویشاوندی نسبی، افرادی که از فرد فوت شده، ارث میبرند، به سه طبقه، تقسیم شده و در صورتی که در هر طبقه وارثی وجود داشته باشد، وراث طبقه بعد، ارث نمیبرند. طبقات و درجات ارث، بدین شرح میباشند: طبقه اول: پدر، مادر، فرزند و فرزند آنها؛ طبقه دوم: اجداد و خواهرها و برادرها و فرزندان آنها؛ طبقه سوم: عمهها، عموها، خالهها و داییها و فرزندان آنها.
در میان خویشاوندان سببی، صرفا زن از شوهر و شوهر از زن، آن هم، تنها در نکاح دائم و نه موقت (صیغه) ارث میبرد. بنابراین، سایر اقارب سببی، مانند پدر شوهر و مادر شوهر و عروس و داماد، از یکدیگر، ارث نمیبرند. لذا، به این دلیل، مساله ارث عروس از پدر شوهر خود، منتفی میباشد.
با این وجود، در فرضی که پدر شوهر فوت کرده، اما، تقسیم ترکه وی انجام نشده، سپس، شوهر فوت میکند و بعد از آن، بحث تقسیم ترکه، مطرح میگردد، از آنجا که شوهر، پس از پدر خود، فوت کرده، سهم الارث وی، قابل برداشت از ترکه پدر او بوده و زن نیز بالتبع میتواند، سهم الارث خود را از ترکه شوهر، دریافت کند. بدین ترتیب، عروس به طور غیر مستقیم، از پدر شوهر خود ارث میبرد که البته، این، ارث عروس از پدر شوهر نبوده، بلکه ارث عروس از ترکه شوهر خودش میباشد.
در فرضی که علاوه بر قرابت سببی عروس با پدر شوهر، یک خویشاوندی نسبی نیز میان آنها برقرار بوده، در برخی از فروض، میتوان به این سوال که آیا عروس از پدر شوهر خود ارث میبرد، پاسخ مثبت داد و در این حالتها، میزان سهم الارث وی را نیز مشخص نمود.
به عنوان مثال، فرض کنید که پدر شوهر، عموی عروس بوده و در واقع، زن با پسر عموی خود ازدواج کرده است. حال، در صورتی که پدر شوهر فوت نماید و وارث دیگری نیز نداشته باشد، به عنوان مثال، شوهر قبل از پدر خود فوت کرده، در این حالت، عروس از پدر شوهر یا همان عموی خود، ارث خواهد برد.
در فرضی که رابطه خویشاوندی عروس و پدر شوهر، صرفا قرابت سببی بوده و رابطه خویشاوندی نسبی، میان آنها وجود ندارد، اما، پدر شوهر، با تنظیم یک وصیت نامه تملیکی، بخشی از اموال خود را به نفع عروس، وصیت میکند نیز ارث عروس از ترکه پدر شوهر، محقق خواهد شد.
البته، لازم به ذکر است که در این فرض، انتقال اموال پدر شوهر به عروس، بعد از فوت وی، به سبب وصیت بوده و نه ارث. اما، از آنجا که با ین انتقال، در میزان سهم الارث سایر وراث، تغییرات بعضا قابل توجهی، ایجاد میگردد، ما در اینجا با مسامحه، فرض وصیت را نیز جزء موارد ارث عروس از پدر شوهر، محسوب کردهایم.
در فرضی که رابطه خویشاوندی عروس با پدر شوهر، صرفا رابطه سببی بوده و هیچ رابطه خویشاوندی دیگری میان آنها موجود نمیباشد، اما شوهر، بعد از پدر خود فوت میکند و بعد از آن، بحث تقسیم ترکه، مطرح میگردد، از آنجا که فوت شوهر، پس از پدر خود، بوده، سهم الارث وی، از ترکه پدرش دریافت شده و زن نیز بالتبع میتواند، سهم الارث خود را از ترکه شوهر، برداشت کند. در نتیجه، عروس به طور غیر مستقیم، از پدر شوهر خود ارث میبرد.
به هر حال، چه این فرض را ارث عروس از پدر شوهر بدانیم و چه نه، در این حالت، شرایط ارث عروس از پدر همسر، این است که اولا، فوت شوهر، بعد از پدر خودش بوده؛ ثانیا، شوهر، به دلیل وجود موانع ارث، مانند قتل یا کفر، محروم از ارث نباشد.
در فرضی که علاوه بر قرابت سببی عروس با پدر شوهر، یک خویشاوندی نسبی نیز میان آنها برقرار بوده، اگرچه پاسخ این سوال که آیا عروس از پدر شوهر خود ارث میبرد، در برخی از حالتها، مثبت بوده، اما، در همین فروض نیز برای اینکه عروس، سهمی از ترکه پدر شوهر خود دریافت کند، لازم است تا این شرایط، وجود داشت باشد:
اولا، پدر شوهر فوت کرده یا حکم فوت فرضی او، صادر شده باشد که مورد دوم، در مورد غایب مفقود الاثر، مطرح میگردد؛ ثانیا، پدر شوهر قبل از عروس فوت کند؛ ثالثا، عروس، به دلیل موانع ارث، مانند قتل پدر شوهر، از ارث محروم نباشد و رابعا، خویشاوند نسبی دیگری که نزدیکتر به پدر شوهر باشد، در قید حیات نباشد. بنابراین، اگر شوهر، در قید حیات بوده و محروم از ارث هم نباشد یا اینکه برادر شوهر یا خواهر شوهر و یا پدر و مادر خود پدر شوهر، زنده باشند، مساله ارث عروس از پدر شوهر، منتفی خواهد بود.
در فرضی که رابطه خویشاوندی عروس و پدر شوهر، صرفا قرابت سببی بوده و رابطه خویشاوندی نسبی، میان آنها وجود ندارد، اما، پدر شوهر، قسمتی از اموال خود را به نفع عروس، وصیت میکند، شرایط ارث عروس از پدر شوهر، عبارت است از اینکه: اولا، وصیت نامه تملیکی نوشته شده، طبق مقررات قانون مدنی و قانون امور حسبی، تنظیم شده باشد و ثانیا، عروس، بعد از فوت پدر شوهر، وصیت را رد نکرده باشد.
در فرض اول که رابطه قرابت میان عروس و پدر شوهر، صرفا قرابت سببی بوده و قرابت نسبی میان آنها وجود ندارد، اما، شوهر، بعد از پدر خود فوت میکند و بعد از آن، بحث تقسیم ترکه، مطرح میشود، از آنجا که عروس از ترکه شوهر از پدر خود، بهره مند میشود، هر میزان از ماترک پدر شوهر که به پسر خود برسد، یک چهارم یا یک هشتم آن، سهم الارث عروس خواهد بود.
با این توضیح که اگر، شوهر فوت شده، فرزند داشته باشد، میزان سهم عروس از ترکه همسر خود، یک هشتم بوده و چنانچه، شوهر، فاقد فرزند باشد، سهم عروس از اموال به جا مانده از شوهر خود، به یک چهارم ماترک، افزایش خواهد یافت.
در فرض دوم که علاوه بر خویشاوندی سببی عروس با پدر شوهر، یک نوع قرابت نسبی نیز میان آنها وجود داشته، میزان سهم الارث عروس از پدر شوهر، بستگی به پدری بودن یا مادری بودن رابطه خویشاوندی دارد. با این توضیح که میزان ارث عروس، بسته به اینکه پدر شوهر، عمو یا دایی وی باشد و همچنین، این مسئله که پدر شوهر، علاوه بر عروس، چند برادرزاده و یا خواهرزاده پدری یا مادری داشته باشد، متفاوت خواهد بود. برای روشن شدن مطلب، به فروض و مثالهای زیر، توجه نمایید:
در فرضی که پدر شوهر، عمو یا دایی عروس بوده و در واقع، عروس برادرزاده یا خواهرزاده پدر همسر خود است، اگر پدر شوهر، علاوه بر عروس، برادرزاده و خواهر زادههای دیگری نداشته باشد، عروس، کل ترکه پدر شوهر خود را به ارث میبرد.
حال اگر در فرض فوق، پدر شوهر (عمو یا دایی) علاوه بر عروس، برادر زاده و خواهر زادههای دیگری نیز داشته، یعنی عروس، پسر عمو و دختر عموهای متعدد یا پسر دایی و دختر داییهای متعدد داشته باشد، هر کدام از این افراد، من جمله عروس، سهم الارث پدر یا مادر خود را خواهد برد؛ یعنی، چنین فرض میشود که اگر پدر یا مادر این خواهر زادهها و برادر زادهها، که همگی برادر و خواهر عمو یا دایی فوت شده بوده، زنده بودند، چه مقدار ارث میبردند و به این ترتیب، سهم ارث آنها به فرزندانشان داده میشود.
با این توضیح که، اگر در میان این افراد، برادرزاده و خواهرزاده ابوینی (از پدر و مادر، یکی) حضور داشته باشند، برادرزادهها و خواهرزادههای ابی (صرفا از پدر، یکی) ارث نمیبرند و فقط خواهرزادهها و برادرزادههای امی (از مادر، یکی) ارث میبرند. اگر، برادرزاده و خواهرزاده ابوینی وجود نداشت، نوبت به برادرزاده و خواهرزاده ابی میرسد.
حال، در این فروض، برادرزادهها یا خواهرزادههای امی، صرفا یک سوم ترکه عمو یا دایی را دریافت کرده که بین خود، به تساوی تقسیم میکنند و باقی دو سوم، سهم خواهرزادهها و برادرزادههای ابوینی یا ابی بوده، که برادرزادهها، دو سهم و خواهرزادهها، یک سهم میبرند. البته، اگر برادرزاده یا خواهرزاده امی، یک نفر باشد، تنها یک ششم ترکه به وی رسیده و مابقی، سهم برادرزادهها و خواهر زاده ابوینی یا ابی خواهد بود.
در آخرین فرض که رابطه خویشاوندی عروس و پدر شوهر، صرفا یک خویشاوندی سببی بوده و نه رابطه قرابت نسبی، لیکن، پدر شوهر، برای وصیت تملیکی به نفع عروس خود، اقدام میکند، میزان ارث عروس از پدر شوهر، بستگی به میزان تعیین شده برای موصی به (مال مورد) وصیت دارد.
البته، باید به این نکته توجه داشت که این میزان، نامحدود نبوده و طبق مقررات قانون مدنی، اگرچه، یک شخص میتواند تمام اموال خود را وصیت کند، اما، این وصیت تا ثلث و یک سوم ترکه وی، نافذ بوده و مازاد بر آن، نیازمند تنفیذ و اجازه وراث به جا مانده از موصی (وصیت کننده) میباشد.
نظر شما