رابطه اعتیاد والدین و حق حضانت
با توجه به ماده 1173 اصلاحی 76 قانون مدنی که مقرر میدارد: «هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد محکمه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا تقاضای مدعیالعموم هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.» موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است: 1. اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار 2. اشتهار به فساد اخلاق و فحشا 3. ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی 4. سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشا تکدیگری و قاچاق تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف. حال آیا اعتیاد به تریاک به گونهای که مانع کار و امرار معاش زوج نباشد، از موجبات سلب صلاحیت او در حضانت طفل محسوب میشود؟
نظر اکثریت قضات دادگستری مشهد، تأیید است
اعتیاد، مفهومی کلی است که مراتب آن شدت و ضعف دارد و انواع مواد مخدری که فرد به آن مبتلا است و نیز مقدار و کیفیت استعمال آن در این شدت و ضعف مؤثر است اما آنچه در همه مراتب اعتیاد مشهود و معلوم است، بروز آثاری است که اگر به امر معاش خانواده لطمه نزند، لااقل از نظر روحی و روانی آثار وضعی خود را بر اعضای خانواده و به ویژه فرزندان بر جای میگذارد، گذشته از اینکه در اکثر موارد عوارض اعتیاد به گونهیی است که موجب از کارافتادگی فرد و ایجاد اختلال در معاش شده و مفاسد بسیاری را در خانواده پدید میآورد و از موجبات سلب صلاحیت است زیرا: 1. با توجه به اینکه در صدر ماده اصلاحی 1173 قانون مدنی که در آن علاوهبر صحت جسمانی به تربیت اخلاقی طفل اشاره شده است، زیان ناشی از اعتیاد، مسائل روحی و روانی طفل را نیز شامل میشود که بر اثر اعتیاد پدر به خطر میافتد که با توجه به عمومیت داشتن این اثر سوء در همهی مراتب اعتیاد، مانحنفیه مصداق بند (1) ماده مذکور محسوب میشود و از موجبات سلب صلاحیت است. 2. طبق ماده 1168 قانون مدنی «نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.» که با توجه به تکلیفی بودن حضانت، هرگونه اخلال در انجام تکلیف که اثر سوءجسمی و یا روحی بر طفل داشته باشد، تقصیر در تکلیف محسوب شده و موجب سلب صلاحیت فرد مقصر میشود و مسلماً اعتیاد به مواد مخدر از هر نوع که باشد با توجه به آثار اجتنابناپذیری که در رفتار و روحیه و نحوهی برخورد فرد معتاد دارد، مانع عمل به این تکلیف بوده از موجبات رد شایستگی او در حضانت است. 3. با توجه به اختلاف زوجه با فرزندان در مسئله اثرپذیری از اعتیاد، نمیتوان آثار شوم اعتیاد را در هر دو مورد به یک ملاک سنجید زیرا تا هنگامی که اعتیاد زوج به اخلال در معاش نینجامد و فرد را از تأمین معاش باز ندارد، از نظر روحی چندان مؤثر در زوجه نبوده و مصداق اعتیاد مضر به حال وی که از موجبات استفاده از حق وکالت در طلاق باشد به حساب نمیآید، اما در مورد طفل، با توجه به روح اثر، پذیرش مسئله فرق دارد و آثار شوم اعتیاد هر چند کم و خفیف باشد، موجبات ترغیب طفل را به اعتیاد فراهم آورده و بدآموزیهای خاص خود را در انحراف او به دنبال دارد. 4. وصف زیانآور اعتیاد که در بند (1) ماده مرقوم شده است، وصف توضیحی است نه احترازی؛ یعنی بیانگر خاصیت همیشگی موجود در اعتیاد است، مانند وصف به غیر حق در آیه «و یقتلون النبیین بغیر الحق» زیرا، قتل به حق درباره انبیا نداریم که با این وصف بخواهیم از آن احتراز کنیم، پس مقصود از زیانآور، اثر دائمی اعتیاد است که از آن انفکاکناپذیر است. 5. اصل، بر مضربودن اعتیاد نسبت به فرزندان است که خلاف آن شاذ و نادر بوده و باید به احتیاط استقصا و احراز شود؛ یعنی در صورتیکه ثابت شود فرد معتاد است، اما به فرض نزدیک به محال، اعتیادش مضر به فرزندان نیست، نباید آن را مستند سلب صلاحیت تلقی کرد. 6. دانشمندان آثار سوء اعتیاد به تریاک و مشتقات آن را به تفصیل بیان کردهاند که ذیلاً به بخشی از آنها اشاره میشود: 1) احساس سرخوشی در طول مدت اثر و بدخلقی و افسردگی پس از آن. 2) کاهش یا افزایش شدید فعالیت جسمانی و اختلال سیستم گوارشی. 3) خشکی و تیرگی پوست و تغییر صدا و اختلال در ساعات خواب و بیداری. 4) تضعیف سیستم دفاعی بدن و ایجاد ناتوانی عمومی به خصوص در افراد کم درآمد 5) سلب شخصیت و مسئولیتپذیری و تزلزل سطح هوشیاری فرد. که موارد فوق بیانگر آثار و نتایج شوم و اجتنابناپذیری است که صلاحیت حضانت فرزندان را از فرد، به ویژه از بعد تربیت روحی، سلب میکند.
با توجه به ذکر وصف زیانآور در بند (1) ماده مذکور، صرف اعتیاد عامل سلب صلاحیت نیست زیرا اعتیاد، ذاتاً عامل سلب صلاحیت نبوده بلکه بالعرض و به اعتبار عوارض موجب سلب حضانت از زوج است، پس نیاز دارد که وصف زیانآور در آن احراز و مسجل شود، لذا اگر فردی مثلاً در عین اعتیاد به تریاک، مشکلی در تأمین معاش طفل نداشته باشد و اعتیادش را نیز از خانواده پنهان کند، نباید از او سلب صلاحیت کرد. زیرا اعتیاد زیانآور غالباً، ناظر به مسئله تأمین معاش، تهیه امکانات تحصیلی و امور راجع به گذران زندگی فرزندان است و مواردی را شامل میشود که اعتیاد به معاش خانواده و فرزندان لطمه وارد میآورد و یا به حدی باشد که آنها را عملاً در معرض اعتیاد قرار دهد. اما اگر فرد معتاد بتواند سلامت ظاهری خود را حفظ نموده و اعتیادش را از اعضای خانواده پنهان کند و نیز معاش آنها را تأمین کند، به طوری که صحت جسمانی و روحی طفل به خطر نیفتاده، اعتیاد موجب سلب حضانت از فرد معتاد نیست.
نظر شما