مالکیت تبعی، مالکیتی است که به واسطه مالکیت اصلی ناشی از قرارداد، ارث، اخذ به شفعه یا حیازت مباحات، بر ثمرات و متعلقات مال منقول یا غیر منقول مورد مالکیت، ایجاد میشود و حق هرگونه تصرف یا نقل و انتقال آنچه به واسطه مالکیت تبعی، به مالکیت درآمده، از آثار این مالکیت هستند. همچنین، قانون مدنی، به تبعیت از شرع مقدس، این نوع از مالکیت را در خصوص محصولات رشد کرده در زمین یا حمل حیوان ناشی از جفت گیری حیوان نر و مادهای که مالک جداگانه دارند، به رسمیت میشناسد.
یکی از مهمترین حقوق قانونی مورد پیش بینی قانون گذار، حق مالکیت بوده که میتواند به واسطه انعقاد یکی از قراردادها، اخذ به شفعه، ارث بری یا حیازت مباحات، محقق شود و آثار ویژهای را برای مالک، ایجاد کند که از جمله آنها، حق هر گونه تصرف و نقل و انتقال قانونی و شرعی، تا جایی که مخالف حق دیگران نباشد، هستند.
در پی این نهاد حقوقی، یعنی حق مالکیت، مباحثی همچون مالکیت اصلی و مالکیت تبعی نیز مطرح میگردند که با توجه به قواعد و پیچیدگیهای مالکیت تبعی، ضروری بوده تا افراد، از تشریفات، نحوه ایجاد و قواعد این نوع از مالکیت، مطلع باشند تا بتوانند، در آنچه به صورت تبعی، مالک آن شدهاند، تصرف قانونی نمایند.
مالکیت، عبارت است از یک رابطه که قانونا، میان شخص و اشیاء منقول و غیر منقول وجود دارد و با تکیه و با استناد بر آن، شخص به خود، اجازه دخل و تصرف در یک مال منقول یا غیر منقول را میدهد. قانون گذار، مواردی نظیر حیازت مباحات یا ارث یا قرارداد یا اخذ به شفعه را اسباب مالکیت میداند. مالکیت بر یک مال منقول یا غیر منقول، میتواند، مستقیم و بیواسطه اتفاق بیفتد یا میتواند، با واسطه و به تبع مالکیت اصلی، محقق شود که در این شرایط، به آن، مالکیت تبعی میگویند.
قاعده فقهی، در خصوص مالکیت تبعی، مقرر میدارد: «من ملک شیئا، ملک ما هو من ضروراته” و معنای آن این است که؛» کسی که مالک چیزی شد، آنچه را که از ضروریاتش باشد نیز مالک میشود. ” بر اساس این قاعده فقهی، چنانچه شخصی، به موجب بیع، هبه، صلح و مواردی از این دست، بر مال منقول یا غیر منقولی، مالکیت یافت، مالک ضروریات (لوازم عقلی و عرفی) آن مال منقول یا غیر منقول نیز میشود.
به عنوان مثال، در صورتی که شخصی، به موجب عقد بیع، خانهای را خریداری نماید، به تبع مالکیت خانه، مالک درختان موجود در حیاط خانه نیز میشود و اینگونه نیست که برای این امر، لازم به پرداخت مبلغی جداگانه باشد. به عبارتی، مالکیت بر درختان موجود در حیاط خانه، به تبع مالکیت اصلی بر خانه، برای فرد، ایجاد خواهد گردید.
در قانون نیز به تبعیت از فقه، این مالکیت، به رسمیت شناخته شده و دارای آثار قانونی میباشد. در یک جمع بندی کلی، با توجه به مقدمات گفته شده، در پاسخ به این پرسش که مالکیت تبعی چیست؟ باید گفت، مالکیت تبعی یعنی اینکه مالک، به واسطه مالکیت بر یک مال منقول یا غیر منقول، مالک چیز دیگری که از مال منقول یا غیر منقول، به دست آمده یا از آن متساعد شده نیز بشود؛ به عبارتی، مالک ثمرات و متعلقات مال منقول یا غیر منقول نیز گردد.
این نوع از مالکیت تبعی، در ماده ۳۳ قانون مدنی، مورد اشاره قرار گرفته است. ماده ۳۳ قانون مدنی، مقرر میدارد: «نما و محصولی که از زمین حاصل میشود، مال مالک زمین است؛ چه به خودی خود روییده باشد یا به واسطه عملیات مالک، مگر اینکه نما یا حاصل، از اصله یا حبه غیر حاصل شده باشد که در این صورت، درخت و محصول، مال صاحب اصله یا حبه خواهد بود، اگر چه بدون رضای صاحب زمین کاشته شده باشد.»
بر اساس این ماده، مالکیت تبعی نسبت به محصول و زمین، بدین صورت خواهد بود که هر شخصی، مالکیتی بر یک زمین زراعی یا غیر زراعی داشته باشد و نما و محصولی، خود به خود یا بر اثر عمل خود او، در زمین وی، رشد کند، به واسطه مالکیت بر زمین، مالک نما و محصول رشد کرده در زمین هم خواهد شد، مگر اینکه دانه و بذر غیر را بدون اذن او، در زمین خود بکارد یا شخص دیگری، نسبت به این امر، اقدام کند.
این نوع از انواع مالکیت تبعی، در ماده ۳۴ قانون مدنی، مورد پیش بینی قانون گذار، قرار گرفته است. این ماده مقرر میدارد « » نتایج حیوانات در ملکیت، تابع مادر است و هر کس مالک مادر شد، مالک نتایج آن هم خواهد شد. “
بر اساس این ماده، چنانچه حیوان نر متعلق به شخص الف، با حیوان ماده که متعلق به شخص ب است، آمیزش داشته باشد و بر اثر این آمیزش، حیوان ماده، باردار گردد، نتیجه و ماحصل متولد شده در این شرایط، متعلق به شخصی خواهد بود که مالک مادر است. یعنی به تبع مالکیت بر مادر، مالکیت بر نتیجه نیز اتفاق میافتد.
شایان ذکر است، مستفاد از ماده ۳۵۸ قانون مدنی، زراعت و محصول، در بیع زمین؛ میوه و ثمره؛ در بیع درخت و نتیجه یا حمل؛ در بیع حیوان، به دیگری واگذار و منتقل نخواهد شد، مگر اینکه در قرارداد، خلاف این امر، شرط شده باشد. یعنی، در بیع این موارد، مالکیت تبعی، به خودی خود، صرف وقوع عقد بیع زمین دارای زراعت، درخت دارای میوه یا حیوان حامل، در خصوص زراعت زمین، میوه درخت یا حمل حیوان، محقق نمیگردد و نیاز به شرط شدن دارد.
نحوه ایجاد مالکیت تبعی نیز، همان اسباب ایجاد مالکیت هستند و تنها در عقد بیع زمین دارای زراعت، درخت دارای میوه و حیوان دارای حمل، مالکیت تبعی، به سبب مالکیت اصلی، برای مالک، ایجاد نخواهد شد، مگر اینکه طرفین عقد، بر آن، شرط کرده باشند.
حق تصرف در آنچه به واسطه مالکیت تبعی، شخص مالک آن است؛ تا مادامی که این تصرف، خلاف شرع و قانون نبوده و مخالف حقوق دیگران نباشد.
حق نقل و انتقال آنچه به واسطه مالکیت تبعی، شخص مالک آن، است؛ نظیر انتقال به واسطه بیع یا هبه یا صلح و…
حق هرگونه انتفاع و بهره برداری از چیزی که شخص، به واسطه مالکیت تبعی، مالک آن است؛ البته به شرطی که خلاف شرع و قانون نباشد.
نظر شما