به گزارش دادنوشت به نقل از تسنیم، هفته گذشته و روزهای اخیر را میتوان روزهای پربار کودکان و نوجوانان خواند. روزهایی که اگرچه به خاطر اکران تازه یک پویانمایی و هفته ملی کودک و نوجوان مناسبت موضوعی داشت اما محوریت نوجوانان در اتفاقات اخیر بر آن به روشنی سایه انداخته بود بهطوری که اگر کسی مناسبت هفته ملی نوجوان را نمیدانست شاید تصور میکرد این رویدادها برای جبران خلأهای فرهنگی و اجتماعی این نسل حساس و آیندهساز کشور بهدلیل ناآرامیهای اخیر است.
اما رویدادهایی که پیش آمد در دو نقطه تهران بهطور برجسته برگزار شد؛ یکی جشنواره «ایران آینده» که در باغ کتاب تهران بود که از شنبه تا جمعه برنامهریزی شدهبود و دیگری هم «فیلمبازی» بود که با محوریت انیمیشن «لوپتو» در سینما فلسطین برگزار شد. وجه مشترک این دو رویداد اما حضور پرشور بچهها در سنین کودک و نوجوان بود. بچههایی که برای حضور در رویدادهای پرهیجان و جذاب سر از پا نمیشناسند. در این میان بچههای کوچکی که والدین خود را به همراه خود آوردهاند نشان میدهند که عطش فراوانی برای حضور در این برنامهها دارند. بنابراین در یک نگاه کلی کمبود و یا حتی فقدان برنامهها و رویدادهای فرهنگی، اجتماعی و هنری برای کودکان و نوجوانان یکی از جنبههای مهم این اتفاقات خوب است که باید جدیتر گرفته شود.
برنامههایی که متأسفانه همواره مناسبتی برگزار میشوند و همین باعث میشود تا در حد فاصله میان این برنامهها سروکله دیگر محتواهای خارجی برای مشغولیت ذهن و فکر بچهها پیدا شود و دیگر آنکه این فاصله و «هرازچند گاهی» بودن این رویدادها تأثیر و فایده اصلی آنها را که همانا باید تربیت و تعلیم نسل نوجوان مبتنی بر آموزههای ملی و دینی باشد را کمرنگ میکند. بنابراین اگرچه اکران فیلمها میتوانند آغاز خوبی برای یک رویداد در مدت زمان کوتاهی باشد اما نباید آغاز رویدادها را مبتنی بر اکران فیلم جدید کرد بلکه باید همواره ادامه داشته باشد. البته فیلمبازی در سینما فلسطین در مدت زمان اکران لوپتو پنجشنبهها در این سینما برگزار میشود.
اما ایده همراهی و محوریت فیلمها در این رویدادها اهمیت بسیار زیادی دارد. دنیای بچهها دنیای خیال، رویا و شادی است و سینما صفحه جادویی است که نسبت به دیگر اقلام فرهنگی و هنری قدرت بیشتری برای جذب و آموزش و انتقال مفاهیم و مضامین دارد. اما نگاهی به فیلمهای اکرانی در باغ کتاب نشان میدهد که چقدر فقر محتوا در این حوزه زیاد است. ما فیلمهای جدید و خوب برای کودکان و نوجوانان کم داریم. سرمایهگذاری لازم در این حوزه توسط نهادها و ارگانها به اندازه کافی نیست. از یک سو پویانمایی بسیار زمان بردار است و از سوی دیگر سینمای رئال توجه و قدردانی لازم را نه از سوی هنرمندان و نه از سوی متولیانش دارد. البته جای سؤال است که چرا رویداد ایران آینده که به اکران فیلمهای نوجوان اقدام کرد، فیلم خوب و نوجوانپسندی چون منطقه پرواز ممنوع را در سبد اکران خود آن هم در این فقر محتوا نداشت؟ بنابراین ضرورت تولید محتوای خوب برای نوجوانان در سینما امروز بیش از پیش لازم است. فیلمهایی که ضمن آنکه زبان و فرهنگ بچهها را شناخته باشد بتواند داستان و رویای زیبایی برای آنان بیافریند.
نکته مهم در این حوزه توجه به محصولات جانبی برای کودکان و نوجوانان است. امروز دیگر تولید صرف فیلم برای بچهها امر کافی و وافی نیست و باید در کنار آن اسباببازی، نوشتافزار و اقلام دیگری چون لباس و برچسبها نیز تولید شود. در این زمینه کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان و سازمان تبلیغات اسلامی و مراکزی چون خانه خلاق تم نیز پیشگام شده و تولیداتی را ساخته است اما باید میان این اقلام و پویانماییها زنجیره ارگانیکی وجود داشته باشد تا مانند یک پیکره واحد برای کودکان و نوجوانان عرضه شود. برای همین تا زمانی که تولیدات نمایشی کم باشد، طبیعی است که محصولات جانبی نیز کم خواهد بود. بنابراین بهنظر میرسد که باید میان نهادها و ارگانهای متولی حوزه کودک و نوجوان که امروزه کم نیستند یک تقسیم وظایف و ارتباط سازماندهی شده شکل بگیرد تا شاکله کلی تولیدات کودک و نوجوان کشور قدرت و رونق بهتری پیدا کند.
بهنظر میرسد که اصلیترین نهادی که میتوان این مهم را بر دوش بکشد، وزارت آموزش و پرورش باشد. این وزارتخانه بزرگ میتواند با تأسیس و سرپرستی شورای کودکان و نوجوانان کشور و گردآوری تمامی نهادهای مرتبط با فضا و موضوعات کودک و نوجوان، عملکرد غیرموازی، سریع، پویا و بهتری را نسبت به گذشته برای نوجوانان رقم بزند.
در پایان توجه دوباره به سوی صنعت سینما به عنوان رسانه و هنری مؤثر و مهم در جهان کنونی است که برای بچهها تولیدات فراوانی دارد. پویانماییهای «پسر دلفینی» و قبلتر از آن «بنیامین»، «فیلشاه» و «شاهزاده روم» نشان داده بود که این هنر و صنعت نوین جهان چقدر در سینمای کشور راهگشا است و هم میتواند نیازهای مهم فرهنگی و اجتماعی مخاطین خود را برطرف کند و هم اقتصاد سینما را به اندازه خود بگرداند. هم اکنون «لوپتو» توانسته مخاطبین خود را جلب و جذب کند و فروش مقبولی را در روزهای رکود سینمای ایران ثبت کند. کاری که حتما شاهد تولیدات جانبی آن خواهیم بود و پیوست تجاری و فرهنگی آن را شاهد خواهیم بود. حوزه هنری این قول را داده است که هر سال یک پویانمایی برای بچهها بسازند و دیگر شرکتهای تولید پویانمایی نیز دست به کارند تا در سالهای آتی شاهد رونق بیشتر این گونه از سینما باشیم. اما آنچه که مهم است نسل کودک و نوجوان است که آن را صرفاً به معنای مصرف کننده این آثار ندانیم بلکه همانطور که در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد، تربیت و تعلیم آنان بر اساس آموزههای داخلی انجام شود. رویدادهای فرهنگی و اجتماعی میتوانند با الهامگرفتن از داستان و ایده کلی در پویانماییها فضایی برای کارهای عملی و گروهی بچهها فراهم کنند تا آنها وارد عرصه دیگری شده که در آن سهم خود را در حوزههای دیگر بسنجند و فعال کنند.
آنچه که به عنوان باشگاه نهال و امید برای بچهها طراحی شده ایده مناسبی برای همین دیدگاه است تا میان بچهها، محصولات فرهنگی و فضای عملی و گروهی در جهت خلاقیت، آموزش و پرورش گامهای بزرگتری برداشته شود. باید اینبار از کمکاری برای نسل نوجوان را جبران کرد از تولید محتوا گرفته تا سهیم کردن آنان در حس موفقیت و نقششان در پیشرفت کشور. این فرصت را از نسل کودک و نوجوان امروز نباید دریغ کرد.
انتهای پیام/
نظر شما