امروز: ۲۲ آذر ۱۴۰۳
روزنه ای به حقوق

رسیدگی به اجرت المثل ونحله بااحراز نشوز

نشست قضایی تاریخ انتشار: 22/02/28 بدون نظر   933 بازدید

اندازه فونت    

صورت‌جلسه نشست قضائی

برگزار شده توسط
استان اردبیل/ شهر اردبیل
تاریخ برگزاری
۱۳۹۱/۰۸/۰۵

موضوع

رسیدگی به اجرت المثل ونحله بااحراز نشوز

پرسش

طبق بند الف شرط ضمن‌عقد، در سند نکاحیه زوجین قید شده هرگاه درخواست طلاق از ناحیه زوجه نباشد (درخواست طلاق از ناحیه زوج باشد) و زوجه ناشزه نباشد یا تخلف از وظایف زناشویی نکرده باشد، زوج مکلف است نصف از دارایی خود را که از زمان زندگی مشترک به دست آورده به زوجه به هنگام طلاق بدهد؛ و طبق تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 28/8/1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام و قانون تفسیر تبصره¬های 3 و 6 مصوب 3/6/1373، قید شده هرگاه طلاق به درخواست زوجه نباشد و نیز طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، به ترتیب ذیل عمل می¬شود … و زوجه می‌تواند درخواست اجرت¬المثل و نحله کند. حال سؤال اینجاست،

چنان‌چه درخواست طلاق از ناحیه زوج به لحاظ نشوز زوجه (تخلف زن از وظایف همسری) یا سوءاخلاق و رفتار وی باشد و زوجه به مدت مدیدی تمکین داشته و با اخلاق و رفتار خوب با زوج زندگی کرده باشد. لکن در حال حاضر ناشزه بوده یا سوءرفتار داشته باشد، آیا شروط اعلام شده فوق مطلق است و زوجه حق مطالبه تنصیف اموال یا اجرت‌المثل و نحله مندرج در تبصره 6 ماده واحده اصلاح مقررات به طلاق را ندارد و یا به نسبت زمان تمکین و حسن اخلاق و رفتار حق مطالبه را دارد؟ مستند قانونی آن چیست؟


نظر هیئت عالی

برحسب مقررات قانون اصلاح مربوط به طلاق مصوب سال 1370 مجلس شورای اسلامی و مصوبه 28/8/1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام خصوصاً تبصره 6 قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام، هرگاه طلاق به درخواست زوجه نباشد و نیز تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، محکمه با توجه به کارهای انجام شده از طرف زوجه که شرعاً برعهده وی نبوده است و این امر برای دادگاه ثابت شود، اجرت¬المثل کارهای انجام شده را محاسبه و به پرداخت آن حکم می¬دهد و در بند (ب) این تبصره مبلغی هم به عنوان نحله برای زوجه در نظر گرفته می¬شود.

لیکن همان‌طور که در نظریه مورخ 7/8/1380 اداره حقوقی آمده است چنان‌چه دادگاه با در نظر گرفتن سنوات مشترک زندگی زوجین و نوع کار زوجه و وضع مالی زوج به تعیین نحله اقدام کرده باشد، دیگر موجبی برای مطالبه اجرت¬المثل از ناحیه زوجه نیست. در سؤال مطروحه گفته شده که درخواست طلاق از ناحیه زوج به لحاظ نشوز زوجه و عدم انجام وظایف همسری بوده که در این‌صورت و با اثبات نشوز زوجه، به نظر می¬رسد زوجه محّق دریافت نحله نمی‌باشد. لیکن در صورتی¬که در ضمن‌عقد نکاح قراردادی بین طرفین منعقد شود و قرارداد مخالف قانون و شرع نباشد، مفاد قرارداد لازم‌الاتباع است.


نظر اتفاقی

در طلاق¬هایی که بنابه درخواست زوج می‌باشد سه حق برای زوجه مورد انتظار است:

1ـ تنصیف ثروتی که زوج در طول مدت زناشویی (رابطه زوجیت) به دست آورده است.

2ـ حق عطیه یا نحله مندرج در بند (ب) تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام.

3ـ حق اجرت‌المثل موضوع بند (الف) تبصره 6 ماده واحده مزبور . با توجه به سؤال مطرح شده، اگر زوجه از هیچ‌کدام از حقوق سه‌گانه مارالذکر بهره¬مند نشود به او مَهر، جهیزیه و نفقه ایام عده تعلق می‌گیرد.

به موجب تبصره 6 ماده واحده مزبور، در صورت درخواست زوجه مبنی بر مطالبه اجرت کارهایی که شرعاً برعهده وی نبوده و به دستور زوج انجام شده است، ابتدا دادگاه بنابه تصالح زوجین عمل می‌کند که فقهای محترم نیز بر این تأکید دارند و اگر شرطی ضمن‌عقد یا عقد خارج لازم وجود داشته باشد، بنابه آن عمل خواهد شد. در غیر این‌صورت بنابه سه رکن موجود:

الف) هرگاه طلاق به درخواست زوجه نباشد.

ب) ناشی از تخلف از وظایف همسری نباشد.

ج) ناشی از سوءرفتار وی نباشد، زوجه مستحق حقوق مندرج در بند (الف و ب) تبصره مزبور می‌باشد. چیزی که ملاک است؛ زمان دادخواست طلاق است و هدف قانونگذار جلوگیری از تقاضای بی‌حد و حصر طلاق می‌باشد.

قید مندرج در بند (الف) شرط ضمن عقد، قید مطلق و عامل پیشگیری¬کننده است و این شرط قراردادی بین زوجین است و در صورت تحقق شروط مندرج در آن، قاعده تنصیف اجرا خواهد شد و ارتباطی با اجرت‌المثل و نحله ندارد.


واژگان کلیدی
اجرت المثل نشوز نحله
مستندات
قانونی
رویه‌ای
*
مطالب مرتبط

نظر شما

  • لطفاً از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
  • از ارسال دیدگاه های تکراری ، توهین به دیگران و ارسال متن های طولانی و اسپم خودداری نمایید.
  • از کلمات و اصطلاحاتی که محتوای نامناسب و توهین آمیز دارند در دیدگاه خود استفاده نکنید.
  • اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
رفتن به ابتدای صفحه