جایز یا لازم بودن عقد بیمه
آیا بیمه عقد لازم است یا جایز؟ بیمه عمر چطور؟
نشست قضایی (1): طبق ماده 183 قانون مدنی عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد کنند و مورد قبول آنان باشد و در مواد 185 و 186 تا 189 قانون مدنی تعریف عقود لازم و جایز و منجز و معلق عنوان شده و در ماده 187 تصریح شده عقد ممکن است نسبت به یک طرف لازم باشد و نسبت به طرف دیگر جایز و گرچه در قانون مدنی ایران راجع به بیمه مطلبی عنوان نگردیده و بیمه جزو عقود معینه مذکور در قانون مدنی نیست، قانونگذار بر حسب نیازهای اقتصادی و لزوم حمایت از اموال و نفوس عقد بیمه را تأسیس نموده و با تصویب قانون بیمه مصوب اردیبهشتماه 1316 امر بیمه را تأسیس کرده است.
طبق ماده 1 قانون بیمه «بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی بپردازد» و گرچه غالباً کلمه عقد را در مورد عقود معینه به کار میبرند،
در هر حال قانونگذار عقد بیمه را جعل نموده و آثار و نتایج آن را هم در قانون معین کرده است که به صورت قوانین تکمیلی و امری است که به همین صورت و شرایط مذکور در قانون به موجب قرار داد کتبی مورد توافق بیمهگذار و بیمهگر قرار میگیرد و از آن جا که در عقود اصل لزوم عقد میباشد (ماده 216 قانون مدنی) و از مقررات قانون بیمه هم لزوم عقد بیمه استفاده میشود، این عقد در بیمه عمر نسبت به بیمهگر لازم است و نسبت به بیمهگذار جایز زیرا بیمهگذار میتواند هر وقت مایل باشد از پرداخت اقساط بیمه عمر خودداری و از این طریق آن را فسخ کند و گر چه این موضوع در قانون بیمه ساکت مانده است، طبع عقد بیمه و آثار و نتایج آن و مقررات ماده 187 قانون مدنی این استنباط را تأیید میکند.
بیمه عقد لازم است. دلایل زیر بر لازم بودن عقد بیمه دلالت دارد چون اصل در عقود بیمه، لزوم است یعنی به طور کلی همه عقود لازم هستند مگر اینکه دلیلی بر جایز بودن آن داشته باشیم و این امر در ماده 219 قانون مدنی ایران پیشبینی شده است.
بنابراین به استناد اصالتاللزوم یعنی اصل لازم بودن عقود، میتوان نتیجه گرفت که بیمه علیالاصول عقدی لازم است و حق فسخی هم که در مواد 12 و 13 قانون بیمه تحت حصول شرایطی برای بیمهگر و در ماده 17 نیز برای ورثه یا منتقلالیه پیشبینی شده در حقیقت پای بندی بر لازم بودن عقد بیمه میباشد والا لزومی نداشت که در بعضی موارد برای احد از طرفین، حق فسخ داده شود زیرا که این حق در عقد جایز به مقتضای جایز بودن آن وجود دارد و نتیجه لازم بودن عقد بیمه آن خواهد بود که به محض انعقاد عقد طرفین ملزم به انجام تعهد خود باشند،
بیمهگذار موظف به پرداخت حق بیمه و اقساط بوده و بیمهگر نیز ملزم است که در صورت تحقق خطر خسارت وارده را بپردازد. استثنای وارده در این مورد بیمه عمر است زیرا اگر بیمهگذار در بیمه عمر حق بیمه خود را نپردازد بیمهگر حق تعقیب و طرح دعوای قضایی را بر علیه بیمهگذار ندارد، در صورتیکه در سایر انواع بیمه چنانچه بیمهگذار حق بیمه خود را ندهد بیمهگر حق دارد از طریق قضایی بیمهگذار را به پرداخت حق بیمه ملزم کند و به همین جهت در بیمه عمر، بیمهگذار حق بهم زدن قرارداد بیمه را دارد.
نظر شما