در خصوص دعوای خانم ک.س. با وکالت خانم م.ی. به طرفیت آقایان 1ـ ح.خ. 2ـ ش.پ. 3ـ م.ش. به خواسته الزام خواندگان به رفع ممانعت از حق و رفع تصرف از پارکینگ مشاعی قلع وقمع درب کرکره ای و اعاده وضع به حال سابق و همچنین دعوای تقابل و جلب ثالث آقایان 1ـ ح.خ. 2ـ م.ش. 3ـ ش. پ. با وکالت آقای ح.الف. به طرفیت از 1- خانم ک.س. 2: ح.ف. 3: م.ف. مبنی بر صدور حکم به تنفیذ صورت جلسه عادی مورخ 3/4/1385 اقرارنامه عادی مورخ 19/3/89 تنظیمی از سوی خواندگان ردیف دوم و سوم مبنی بر عدم مالکیت خوانده ردیف اول نسبت به پارکینگ و هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل خواهان دعوای اصلی بیان داشته اند که خواندگان محوطه مشاعی واقع در طبقه همکف ساختمان را تبدیل به پارکینگ نموده و درب کرکره ای گذاشته اند و مانع استفاده موکل از محوطه مشاعی شده اند وکیل خواندگان بیان داشته برابر صورت جلسه عادی مورخ 3/4/1385 مالکین وقت ساختمان توافق نموده اند که محوطه مشاعی به عنوان پارکینگ طبقات اول الی سوم استفاده شود و طبقه همکف ملک خواهان نسبت به آن حقی نداشته باشد دادگاه با توجه به اوراق و محتویات پرونده و توافق نامه وقت مالکین مبنی بر اسقاط حق استفاده از محوطه مشاعی موضوع دعوی توسط مالکین وقت و اینکه خواهان با وضعیت موجود اقدام به خریداری ملک موضوع دعوی اقدام نموده است.
در خصوص تجدیدنظرخواهی بانو ک.س. با وکالت بانو م.ی. به طرفیت آقایان 1- م.ش. 2- ش.پ. 3- ح.خ. با وکالت آقای ح.الف. نسبت به دادنامه شماره 807 مورخ 29/8/92 موضوع پرونده کلاسه بایگانی 910965 شعبه 10 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به ردّ دعوی مشارٌالیها به خواسته الزام تجدیدنظر خواندگان به رفع ممانعت از حق و رفع تصرف از پارکینگ مشاع و قطع درب کرکره ای و اعاده وضع به حال سابق به وصف مقید در دادنامه تجدیدنظر خواسته صادر گردیده است اینک اما دادگاه با التفات به محتویات پرونده و مفاد لایحه ضمیمه دادخواست تسلیمی تجدیدنظرخواه و پاسخ آن چون وفق مقررات ماده 3 از قانون تملک آپارتمان ها، حقوق هر مالک در قسمت اختصاصی و حصه او در قسمت های مشترک غیرقابل تفکیک بوده و در صورت انتقال قسمت اختصاصی به هر صورتی که باشد انتقال قسمت مشترک قهری خواهد بود و اگرچه هر یک از مالکین آپارتمان های مجموعه آپارتمانی، اختیار و توانایی سلب حقوق خویش از قسمت مشترک را دارد مع ذالک امر مذکور صرفاً ناظر به بقاء مالکیت مالک آپارتمان بوده و با انتقال آپارتمان و عدم رضایت و یا اسقاط حق مالک اخیر (منتقلٌ الیه)، سایر مالکین نمی تواند در استفاده اختصاصی خویش از قسمت مشترک به اسقاط حق مذکور توسط مالک پیشین استناد نمایند و چون امر مذکور در صدور دادنامه تجدیدنظر خواسته مطمح نظر دادگاه بدوی واقع نگردیده است ازاین روی دادنامه تجدیدنظر خواسته واجد ایراد قضایی تشخیص و با استناد به مقررات مذکور و مقررات مواد 348 و 358 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته، حکم به محکومیت تجدیدنظر خواندگان به رفع تصرف و رفع ممانعت از حق و اعاده وضع به حالت سابق صادر و اعلام می نماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 50 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
یاری ـ کرمی
نظر شما