اجرای صیغه طلاق به استناد رأی قطعی دادگاه
زوجه وکالت در طلاق دارد و وکالت وی از زوج است تا از طرف وی وکیل هم بگیرد. سپس به طرفیت وکیل اقامه دعوی می¬کند و رسیدگی با حضور زوجه (مدعی) و وکیل زوج (مدعی¬علیه) انجام می¬پذیرد و رأی به طلاق صادر و به زوجه و وکیل زوج نیز ابلاغ میشود، چون اعتراض واصل نشده، حق تجدیدنظرخواهی اسقاط می¬شود و مراتب به دفترخانه اعلام شده و صیغه طلاق جاری و ثبت می¬شود. حال، زوج درخواست ابطال طلاق کرده است. آیا چنین درخواستی قابلیت پذیرش دارد؟
با توجه به اینکه اجرای صیغه طلاق به استناد رأی قطعی دادگاه صورت گرفته تا زمانیکه حکم دادگاه دارای اعتبار قانونی است و از طرق پیش¬بینی شده در مقررات مختلف و توسط مراجع قضایی بالاتر نقض نشده نمی¬توان خدشه¬ای به صیغه طلاق اجرا شده وارد کرد و یا طلاق مذکور، موضوع دعوی جداگانه ابطال قرار گیرد. بنابراین، دعوی ابطال طلاق، قابلیت استماع ندارد. مدعی می¬تواند نسبت به حکم قطعی سابق، هرگونه اقدام قانونی را به عمل آورد و چنانچه رأی نقض شد، عملیات اجرایی اعاده خواهد شد. در نتیجه، نظر اکثریت: در نشست قضایی قم تا حدی که با این نظر منطبق باشد مورد تأیید است.
ورود به بحث طلاق از سوی زوج معنی و مفهومی ندارد و نتیجه آن است که طلاق، طبق قانون واقع شده است و زن، مطلقه است و منشأ طلاق، حکم قانونی است و اجرای حکم را نمی¬توان نقض کرد. اگر حکم طلاق نقض شود، آثار آن هم (اجرای آن) از بین می¬رود و مردود اعلام می¬شود و نیازی به صدور قرار اناطه هم ندارد تا عمل وکیل زوج مورد بررسی قرار بگیرد. در صورتیکه زوج طی طرح دعوایی، خیانت وکیل خود را ثابت کند از باب اعاده دادرسی می¬تواند وارد شود.
در مورد تنجیز دعوی قبل از ورود ماهیتی، دادگاه باید اخطار رفع نقص دهد و پس از تنجیز، رسیدگی کند. وکیل زوج نمی¬تواند طرف دعوی قرار گیرد؛ حتی اگر چنین وکالتی هم به وی داده باشد، ولی می¬تواند زوج را طرف دعوی و خوانده قرار دهد و به وکیل او ابلاغ شود که این صحیح است. اگر وکیل از محدوده اختیارات تعدی نکرده باشد، رأی صحیح است. ولی به نظر می¬رسد زوج نسبت به اجرای صیغه طلاق ایراد دارد؛ چرا که این موضوع قابل رسیدگی است و حکم طلاق صحیح است و سند تنظیمی طلاق را ابطال میکند.
نظر شما