ماحصل محتویات پرونده کنونی دلالت دارد که محکوم علیه و مستدعی اعاده دادرسی آقای م. به اتهام زنای محصنه با خانم ی. و ارتکاب بزه جعل و استفاده از سند مجعول موضوع شکایت آقای م. تحت تعقیب کیفری قرار گرفته است.
شعبه 77 دادگاه کیفری استان پس از رسیدگی به اتهام متهمان، به شرح دادنامه شماره 119-31/04/92 به لحاظ فقد دلیل با استناد به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و قاعده درأ حکم برائت متهم از اتهام زنای محصنه صادر می نماید،
لکن در رابطه با اتهام جعل وکالت نامه به لحاظ اقرار متهم و نظریه کارشناسان بزهکاری نامبرده را محرز و به استناد مواد 47 و 536 قانون مجازات اسلامی، مجموعاً نامبرده را به تحمل یک سال و نیم حبس محکوم می نماید.
با اعتراض تجدیدنظرخواهی محکوم علیه شعبه دوم دیوان عالی کشور به موجب دادنامه شماره 714-07/12/92 با رد اعتراض نامبرده رأی محکمه کیفری استان را عیناً ابرام می نماید.
محکوم علیه با تقدیم لایحه ای که هنگام شور قرائت می گردد و با استناد به سند اقرار رسمی شماره 17326-24/06/92 دفترخانه شماره … تهران منتسب به شاکی که حسب مندرجات آن اعلام داشته است
در رابطه با متن مندرج در وکالت نامه (تقاضای طلاق توافقی و اجرای صیغه طلاق) به متهم وکالت داده ام و از نامبرده اعلام رضایت دارم، درخواست اعاده دادرسی می نماید.
پس از ثبت در دبیرخانه دیوان و جری تشریفات جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.
نظر به این که شاکی پرونده آقای م. به شرح سند اقرارنامه رسمی شماره 17326-24/06/93 تنظیمی دفترخانه پس از صدور حکم قطعی محکومیت مستدعی اعاده دادرسی از بابت اتهام جعل در وکالت نامه شماره 300213 مورخ 30/10/89 اظهار و اذعان نموده که شکایت نامبرده دایر بر جعل و استفاده از سند مجعول واهی و بی اساس بوده است و بررسی مستند مذکور به عنوان دلیل جدید موضوع بند 5 ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ممکن است مؤثر در بی گناهی متهم واقع شود،
لذا به لحاظ مراتب با پذیرش درخواست محکوم علیه، مبنی بر اعاده دادرسی نسبت به دادنامه قطعی شماره 119-31/04/92 صادره از شعبه 77 کیفری استان تهران، به استناد مقررات ماده 274 قانون یاد شده، پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی ارجاع می گردد.
رئیس شعبه سی وپنجم دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
سیدکریمی ـ حیاتی
نظر شما