وضعیت ارث جنین اهداء شده
با توجه به قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور، آیا تاجر ورشکسته در زمره محجورین مذکور در این قانون قرار میگیرد؟ وضعیت ارث جنین اهداشده، چیست؟
آیا اگر جنین بعد از تولد و بلوغ با علم و آگاهی از اصل و نسب واقعی خود با فرزندان زوج اهداکننده زنا کند، عمل وی زنای با محارم محسوب میشود؟( از جمله مسائل مستحدثه، اهدای جنین میباشد که فروع فقهی و حقوقی زیادی را مطرح میسازد. به موجب قانون، صغیر، غیررشید، مجنون و تاجر ورشکسته محجور هستند. از طرفی در بند (ج) ماده 2 قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب 29/4/1382 یکی از شرایط زوج گیرنده جنین آن است که محجور نباشد اما ملاحظه میگردد که قانونگذار محجور را به صورت مطلق بیان نموده است و این سؤال مطرح میشود که آیا تاجر ورشکسته نیز در شمول بند یاد شده قرار میگیرد؟ همچنین در ماده 3 قانون یاد شده تنها به تکالیف زوج گیرنده از حیث نگهداری، تربیت و نفقه اشاره شده و تکلیف ارث جنین اهداشده مشخص نشده است و این سؤال مطرح است که جنین اهداشده پس از تولد از کدام زوج ارث میبرد، اهداکننده یا اهداگیرنده) ؟
حجر تاجر ورشکسته، حجر خاص و محدود به روابط حقوقی خاص است و به طور کلی اهلیت تمتع و استیفا از وی سلب نگردیده است، لذا ماده 2 قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور برای تاجر ورشکسته ممنوعیتی ایجاد نمیکند. ماده 3 قانون مزبور در بیان وظایف و تکالیف زوجین گیرنده جنین و طفل متولد شده به نگهداری، تربیت، نفقه و احترام نظیر وظایف و تکالیف اولاد و پدر و مادر اشاره کرده است، با توجه به مراتب فوق و صراحت قانون بر تعلق جنین به زوجین شرعی و قانونی اهداکننده، نظر اکثریت تأیید میشود.
با نگرش در سیاق ماده 2 قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور و ملاحظه قوانین دیگر نظیر قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و قانون حمایت از خانواده چنین به نظر میرسد که مقصود قانونگذار حجر خاص است و شامل تاجر ورشکسته نمیشود؛ ضمن اینکه تاجر ورشکسته به لحاظ حفظ حقوق طلبکاران از دخالت در اموال خود ممنوع است و این موضوع نمیتواند ارتباطی به صلاحیت یا عدم صلاحیت در گرفتن جنین داشته باشد. همچنین با لحاظ موجبات ارث (نسب و سبب)، چون در فرض سؤال فیالواقع رابطه نسبی یا سببی بین جنین و زوج اهدا گیرنده، ایجاد نمیشود، جنین تنها از زوج اهدا کننده ارث میبرد. در ادامه با توجه به وجود رابطه نسبی بین جنین و زوج اهداکننده در فرض زنای وی با فرزندان زوج اهداکننده، موضوع از مصادیق زنای با محارم است.
عبارت محجور مذکور در بند (ج) ماده 2 قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مطلق است و شامل تمام شقوق حجر میگردد. گفتنی است در لقاح مصنوعی فروع مختلفی متصور است که بررسی روابط حقوقی همچون سؤالات فوق نیازمند بررسی جداگانه هر یک از این صورتها میباشد؛ مثلاً در خصوص ارث شاید بتوان گفت به موجب آیات شریفهای همچون إن أمهاتهم الّا اللائی و لدنهم و یخلقکم فی بطون امهاتکم ، زنی که جنین دریافت کرده است، مادر تلقی میشود، لذا جنین از وی به عنوان مادر اهداگیرنده میتواند ارث ببرد و بالعکس.
نشست قضایی دادگستری سربیشه اتفاقنظر:
1ـ از سیاق و نحوه نگارش ماده قانونی نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور و بندهای ششگانه آن کاملاً مشخص است تاجر ورشکسته که حجرش، حجر قضایی است، منظور بند (ج) نیست زیرا عقلاً هم تاجر ورشکسته در نگهداری و تکفل طفل مشکلی نخواهد داشت.
2ـ ماده 1 قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور بیان داشته است: جنینهای حاصله از تلقیح خارج از رحم زوجهای قانونی و شرعی پس از موافقت کتبی زوجین «صاحب» جنین میشوند یعنی علناً و به صراحت زوج و زوجه، اهدا کننده را به عنوان «صاحب» جنین دانسته است. رحمی که محل رشد جنین است صرفاً به عنوان مکان رشد و نمو جنین میباشد و تأثیری در تعیین والدین جنین نخواهد داشت، لذا جنین از زوجین اهداکننده ارث میبرد.
3ـ با عنایت به ماده 1 و موارد ذکر شده در پاسخ قسمت دوم سؤال قطعاً زنا، زنای با محارم است چون به همان استدلالی که در قسمت فوق گفته شد جنین، فرزند زوجین اهداکننده است.
نشست قضایی دادگستری سرایان اتفاقنظر:
1ـ تاجر ورشکسته صرفاً از دخالت در اموال و حقوق مالی ممنوع است. منع مداخله تاجر ورشکسته در اموال را نباید با حجر سایر محجورین اشتباه کرد زیرا تاجر ورشکسته اصولاً محجور تلقی نمیشود و در امور غیرمالی خود آزاد است، ممکن است کاری پیدا کند که زندگی خود را تأمین کند یا آنکه با موافقت مدیر تصفیه به کار خود ادامه دهد یا معاملاتی را انجام دهد؛ با این وصف پذیرش چنین جنینی از سوی تاجر بلامانع است و میتواند وفق ماده 447 قانون تجارت، نسبت به مطالبه نفقه آن اقدام کند چون دریافت جنین امری غیرمالی است.
2ـ منطوق ماده 3 قانون یاد شده صرفاً وظایف و تکالیف مقرر برای والدین (اهداگیرنده) را محصور به نگهداری، تربیت، نفقه و احترام دانسته و نسبت به سایر موارد ساکت است. بنابراین، با توجه به عمومات قانون مدنی در بحث ارث به ویژه ماده 861 که موجب ارث را سبب و نسب دانسته است و این طفل به لحاظ نسب، متعلق به زوجین اهداکننده است، رابطه ارثی فیمابین وی و زوجین اهدا کننده برقرار خواهد بود.
3ـ در صورت حدوث شبهه آن هم از نوع حکمیه (در فرض ادعای متهم مبنیبر عدم علم و اطلاع از حرمت ذاتی طرف مقابل) و عداد وی از زمره جاهلین قاصر به استناد قاعده درء میتوان مجازات حد وی را منتفی دانست.
نظر شما