در مورد صلاحیت دادسراهای انقلاب و دادسراهای عمومی در رسیدگی به جرایم مانند ورود مسلحانه به عنف در موقع شب به منازل مسکونی مردم و تهدید با اسلحه و بیسیم و سرقت اموال توأم با ایجاد رعب و وحشت با استفاده از عنوان مجعول پاسدار و غیره آرای معارضی از شعب 20 و 12 دیوانعالی کشور صادر شده و رسیدگی هیأت عمومی را برای وحدترویه ایجاب مینماید پروندههای مزبور به این شرح است:
1 ـ به حکایت پرونده کلاسه 19/20/2807 شعبه 20 دیوانعالی کشور در ساعت 10 شب 28/7/1368 سه نفر با اسلحه و بیسیم تحت عنوان مجعول مأمورین دادستانی کمیته و پاسدار به عنف وارد منزل مسکونی آقای امیرحسین دوستی و همسر او شده و خانه را بازرسی نموده و با ایجاد رعب و وحشت مرتکب سرقت شدهاند موضوع شکایت در ناحیه 8 دادسرای عمومی تهران مطرح شده و بازپرس پس از یک سلسله تحقیق و رسیدگی اتهام عباس زاهدیان و افراد دیگر را از آن جهت که سرقت مسلحانه و ورود به عنف و استفاده از عناوین مجعول آن هم در موقع شب که موجب سلب امنیت عمومی شده از مصادیق محاربه دانسته و در تاریخ 24/7/1368 به اعتبار صلاحیت دادسرای انقلاب اسلامی تهران قرار عدم صلاحیت صادر نموده و پرونده را به دادسرای انقلاب اسلامی تهران فرستاده است دادسرای انقلاب هم در تاریخ 1/9/1368 رسیدگی به این نوع جرایم را از مصادیق محاربه و در صلاحیت دادسرای انقلاب ندانسته و اعلام عدم صلاحیت نموده است دادسرای عمومی تهران با تصریح به اینکه عمل متهمان به سوءاستفاده از عنوان و مقام پاسدار و ایجاب رعب و وحشت در جامعه و ورود به عنف به منازل مسکونی مردم آن هم در موقع شب بهطور مسلحانه و سرقت اموال موجب تشویش اذهان عمومی و اختلال در نظم جامعه و اساس حکومت میگردد پرونده را برای حل اختلاف به دیوانعالی کشور فرستاده که در شعبه 20دیوانعالی کشور رسیدگی شده و رأی شماره 1171/20 مورخ 4/10/1368 شعبه مزبور به این شرح است:
«نظر دادسرای عمومی تهران دایر به صلاحیت دادسرای انقلاب اسلامی تهران موجه است علیهذا با تأیید نظر فوقالاشعار حل اختلاف میشود.»
2 ـ به حکایت پرونده کلاسه 17/12/2787 شعبه 12 دیوانعالی کشور آقای علیاکبر مهدوی و عدهای دیگر به اتهام سوءاستفاده از عنوان پاسدار کمیته و ارتکاب اعمال مجرمانه دیگر نظیر ورود به عنف بهطور مسلحانه به منزل مسکونی مردم و اخاذی و سرقت اموال و تجاوز به عنف و ارتباط نامشروع با زنان شوهردار و خرید اموال مسروقه و غیره تحت تعقیب دادسرای عمومی انقلاب اسلامی تهران واقع شدهاند دادسرای مزبور در تاریخ 25/7/1368 به این استدلال که هرچند افراد این باند دستگیر و گرفتار شدهاند ولی چون سلب امنیت جامعه از طریق کشیدن سلاح حاصل نشده و در نتیجه محاربه محرز نگردیده رسیدگی را در صلاحیت دادسرای عمومی تشخیص و قرار عدم صلاحیت صادر نموده و پرونده را به دادسرای عمومی تهران فرستاده است بازپرس ناحیه 7 دادسرای عمومی تهران هم به عنوان اینکه متهمین با داشتن سلاحهای سازمانی و غیرسازمانی و بیسیم و ملبس به لباس مأمورین انتظامی و امنیتی و با نام مأمورین کمیته حریم امنیت جامعه را نقض و ایجاد رعب و وحشت نمودهاند رسیدگی را در صلاحیت دادسرای انقلاب دانسته و در تاریخ 16/8/1368 قرار عدم صلاحیت صادر نموده و بر اثر اختلاف در امر صلاحیت پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و در شعبه 12 دیوانعالی کشور رسیدگی شده و رأی شماره 722/12 مورخ 22/9/1368 شعبه مزبور به این شرح صادر شده است:
«با مداقه نسبت به محتویات پرونده امر درخصوص حدوث اختلاف نظر قضایی راجع به صلاحیت فیمابین دادسرای انقلاب اسلامی تهران و دادسرای عمومی تهران با اعلام صلاحیت دادسرای عمومی تهران و تأیید استدلال و نظریه دادسرای انقلاب اسلامی تهران حل اختلاف میشود.»
نظریه ـ جرایم انتسابی به متهمین این پروندهها که عبارت از ورود به عنف به منازل مسکونی آن هم در موقع شب و بهطور دستهجمعی و مسلحانه با لباس مبدل و سوءاستفاده از عناوین مأمور دادستانی و کمیته و پاسدار و سرقت اموال مردم توأم با ایجاد رعب و وحشت و امثال آنها میباشد از جرایمی است که نظم جامعه و آسایش و امنیت عمومی را مختل میسازد و چون آرای شعب 20 و 12 دیوانعالی کشور در تشخیص مرجع قضایی رسیدگی به این جرایم معارض یکدیگر صادر شده لذا برطبق ماده واحده قانون وحدترویه قضایی مصوب 1328 اظهارنظر هیأت عمومی دیوانعالی کشور برای ایجاد وحدترویه ضروری است.
معاون اول قضایی دیوانعالی کشورـ فتح ا..یاوری
به تاریخ روز سهشنبه 4/10/1369 جلسه هیأت عمومی دیوانعالی کشور به ریاست رییس دیوانعالی کشور و با حضور نماینده دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران شعب کیفری و حقوقی دیوانعالی کشور تشکیل گردید، پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده نماینده دادستان محترم کل کشور مبنی بر: «نظر به اینکه اقداماتی که وسیله متهمین انجامشده موجب سلب امنیت مردم و ایجاد رعب و وحشت شده، لذا با توجه به ماده (197) قانون حدود و قصاص و بند 1 ماده واحده قانون حدود صلاحیت دادسراها و دادگاههای انقلاب اسلامی به این اتهامات در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی است و رأی شعبه 20دیوانعالی کشور تأیید میشود.» مشاوره نموده و اکثریت بدین شرح رأی دادهاند:
رأی وحدترویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور
ورود دستهجمعی و مسلح به عنف در موقع شب به منازل مسکونی مردم و سرقت اموال با تهدید و ارعاب و وحشت از جرایمی است که نظم جامعه و امنیت عمومی را مختل میسازد و رسیدگی آن برطبق بند (1) ماده واحده قانون مصوب اردیبهشت ماه 1362() در صلاحیت دادسرا و دادگاه انقلاب اسلامی است بنابراین رأی شعبه 20 دیوانعالی کشور که با این نظر مطابقت دارد صحیح تشخیص میشود.
این رأی برطبق ماده واحده قانون وحدترویه قضایی مصوب 1328 برای شعب دیوانعالی کشور و دادگاهها در موارد مشابه لازمالاتباع است.
نظر شما