دعوای اثبات نسب و قاعده فراش
خواهان تقاضای اثبات زوجیت و اثبات نسب کرده است. در جلسات رسیدگی خوانده به نکاح غیردائم اقرار کرده است اما منکر طفلی شده که از بطن خواهان متولد شده است و طفل را منتسب به خود نمیداند. دادگاه جهت آزمایشات ژنتیکی دی ان ای زن و مرد و طفل متولد شده را به پزشکی قانونی معرفی نموده است که نتیجه آزمایش در رابطه پدر و فرزندی است. در فرض که مقدمات آزمایشات و نتیجه آن صحیح و مطابق موازین علمی باشد و موجبات علم قاضی را فراهم آورد آیا میتوان با تمسک به قاعده (فراش) و بدون توجه به نتیجه آزمایشات پزشکی و ژنتیکی، حکم بر اثبات نسب صادر نمود؟
در خصوص موضوع مورد سؤال، با توجه به اینکه دادگاه علیرغم استحضار از قاعده فراش، اظهارنظر نهایی خود را مستلزم رجوع امر به کارشناس تشخیص داده است با آزمایش دیانای پاسخ واصله و اظهارنظر کارشناس ذیصلاحیت پزشکی قانونی برای دادگاه قطع و یقین ایجاد مینماید، نظر به اینکه استناد به قاعده فراش بعد از وصول نظر کارشناس به شرح فوق موقعیتی ندارد (الاصل دلیلٌ حیثٌ لا دلیل له) نظر اکثریت: قضات تأیید میشود.
در مورد اختلاف در نوع نکاح، اصل بر دوام زوجیت است و ادعای خلاف آن نیاز به اثبات دارد هر چند در قاعده فراش به ظاهر بیشتر تکیه شده تا حیثیت افراد مخدوش نشود اما با وجود دلیل نمی¬توان به قاعده استناد کرد. قاعده یک اماره است و محل شک وقتی قطع (دلیل) آمده قاعده از بین می¬رود حتی قطع نزدیک به علم هم قاعده را از بین می¬برد. بنابراین در فرض احراز صحت آزمایشات پزشکی و اعلام عدم انتساب طفل به خوانده، جایی برای اعمال قاعده فراش وجود ندارد و در نتیجه دعوای اثبات نسب مردود است.
مطابق ماده 1158 قانون مدنی طفل متولد شده در زمان زوجیت، ملحق به شوهر است (با رعایت شرایط مقرر در این ماده) و اگر شوهر به هر نحوی اقرار به انتساب طفل به خود نماید بعداً ادعای نفی ولد از وی پذیرفته نیست. در اعمال قاعده فراش به نظر اکثر فقها جهات عقلی خیلی مدنظر نبوده و بحث مصالح اجتماعی بیشتر مورد توجه بوده است. در مورد نتیجه آزمایشات هم باید توجه داشت که مقدمات این آزمایشات محل اشکال و تردید است و یقینی نیست. آزمایش در حد یک قرینه است و نمی¬توان به آن استناد جست. در نتیجه قاعده فراش حاکم است و می¬توان حکم بر اثبات نسب صادر کرد.
نظر شما