ریاست محترم هیئت عمومی دیوان عالی کشور
احتراماً- به استحضار می رساند: شعب یازدهم و دوازدهم دیوان عالی کشور راجع به استنباط از ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه ها و نحوه رسیدگی آ نها مصوب مهرماه ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی رویه های مختلفی اتخاذ نموده اند و اقتضاد دارد که هیئت عمومی دیوان عالی کشور برای ایجاد وحدت رویه قضایی به موضوع رسیدگی نماید. پرونده های مربوطه و آراء صادره از شعب مزبور به این شرح است:
۱- به حکایت پرونده کلاسه ۱۷-۱۲/۳۴۵۷ شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور آقای قربان قلیچ آقا فرزند عطاءالله به اتهام هفت فقره کلاهبرداری به مبلغ بیش از دویست هزار تومان تحت تعقیب دادسرای عمومی برازجان قرار گرفته و پس از تنظیم کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری ۱ بوشهر ارسال شده و دادگاه پس از رسیدگی بزهکاری متهم را احراز کرده و متهم را به استناد ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری علاوه بر رد مال به صاحبانشان به حبس تعزیری به مدت دو سال و پرداخت دو میلیون و هفتصد و شصت هزار تومان معادل پولی که از شکات دریافت کرده محکوم نموده است – محکوم علیه از این حکم تجدیدنظر خواسته و رئیس جدید دادگاه کیفری ۱ بوشهر نوشته است مأموریت حاکم وقت دادگاه که حکم مورد اعتراض را صادر نموده سپری شده و انتقال یافته و لذا اعمال ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه و نحوه رسیدگی آن ها میسر نمی باشد و پرونده را برای رسیدگی تجدیدنظر به دیوان عالی کشور فرستاده است رسیدگی پرونده به شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور ارجاع شده و شعبه مزبور با توجه به تغییر محل مأموریت قاضی صادر کننده حکم و این که در مورد ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدید نظر احکام دادگاه های اقدامی مقدور نبوده و به پرونده رسیدگی کرده و حکم دادگاه را به جهاتی که ذکر نموده صحیح ندانسته و به شرح دادنامه شماره ۴۹۱/۱۲-۳۰/۷/۷۰ نقض و رسیدگی مجدد را به شعبه دیگر دادگاه صادرکننده حکم محول نموده است.
۲-به حکایت پرونده کلاسه ۱۵-۱۱-۳۵۱۱ شعبه یازدهم دیوان عالی کشور منصور قاسمی و عبدالحسین احمدی به اتهام شرکت در سرقت مورد تعقیب کیفری دادسرای عمومی بوشهر واقع شده اند و پرونده با کیفرخواست به دادگاه کیفری ۱ بوشهر ارسال و دادگاه پس از رسیدگی دلائل استنادی در پرونده را برای اثبات بزهکاری متهمان مؤثر دانسته و حکم شماره ۵۱۷-۶۹ را بر برائت متهمان صادر نموده است. وکیل شاکی خصوصی از این حکم تجدیدنظرخواسته و ریاست جدید دادگاه کیفری ۱ بوشهر نوشته است مأموریت قاضی صادرکننده حکم در بوشهر پایان یافته و در بوشهر نیست از این جهت پرونده بدون اظهارنظر مذکور در ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه ها به دیوان عالی کشور ارسال می شود. پس از وصول پرونده به دیوان عالی کشور رسیدگی به شعبه یازدهم دیوان عالی کشور ارجاع شده و شعبه مزبور در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۷۰ چنین اظهارنظر نموده است: « با توجه به اینکه پرونده بدون اظهارنظر قاضی صادرکننده حکم به دیوان عالی کشور ارسال شده ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه ها رعایت نگردیده و در وضعیت فعلی قابل طرح در دیوان عالی کشور نیست برای اقدام شایسته به دامغان که طبق اطلاع محل فعلی قاضی محترم صادرکننده حکم است ارسال و رونوشتی از اقدام مذکور به دادگاه کیفری ۱ بوشهر ارسال می گردد» .
نظریه- ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه ها ونحوه رسیدگی آن ها مصوب ۱۳۶۷ اظهارنظر نسبت به درخواست تجدیدنظر از حکم را که متعاقب دادرسی راجع به موضوع پرونده و به کیفیت مذکور در این ماده باید انجام شود در صلاحیت قاضی صادرکننده حکم قرار داده و ظهور بر این امر دارد که قاضی در همان دادگاه به خدمت قضایی اشتغال داشته باشد اما انتقال قاضی به محل دیگری که موجب زوال صلاحیت و سمت او برای قضاوت در دادگاه محل مأموریت سابق می شود موردی برای اعمال ماده مرقوم باقی نمی گذارد و ارسال پرونده به دنبال قاضی از شهری به شهر دیگر نه تنها مجوزی ندارد بلکه تأخیر رسیدگی احتمالاً به حقوق اشخاص ذینفع در پرونده لطمه می زند – بنابراین در چنین وضعی پرونده باید به مرجع تجدیدنظر ارسال شود و مرجع تجدیدنظر هم مکلف به رسیدگی است.
معاون اول قضایی دیوان عالی کشور- فتح الله یاوری
به تاریخ روز سه شنبه ۱۹/۹/۱۳۷۰ جلسه وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور به ریاست حضرت آیت الله مرتضی مقتدایی رئیس دیوان عالی کشور و با حضور جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران شعب حقوقی و کیفری دیوان عالی کشور تشکیل گردید.
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای مهدی ادیب رضوی نماینده دادستان کل کشور مبنی بر: « هرچند در ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه های قید گردیده درخواست تجدیدنظر باید به نظر قاضی صادرکننده حکم برسد و مورد اظهارنظر قرار گیرد و لکن چون با انتقال قاضی صادرکننده حکم اعمال ماده مذکور میسر نمی باشد و قاضی که منتقل شده دیگر صلاحیت اظهارنظر در مورد را ندارد، در این گونه موارد نیازی به کسب نظر از قاضی صادرکننده حکم نبوده و مرجع تجدیدنظر باید به تقاضای تجدید نظر رسیدگی نماید. بنابه مراتب رأی شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور تایید می شود» .
مشاوره نموده و اکثریت قریب به اتفاق بدین شرح رأی داده اند.
رأی شماره ۵۶۷-۱۹/۹/۱۳۷۰
رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور
ماده ۹ قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه ها و نحوه رسیدگی آن ها مصوب ۱۴ مهرماه ۱۳۶۷ که تکلیف قاضی صادرکننده حکم را نسبت به درخواست متقاضی تجدیدنظر معین نموده ناظر به موردی است که خدمت قاضی در همان دادگاه ادامه داشته باشد اما اگر قاضی به محل دیگری منتقل شده و یا به هر عنوان دیگر در شغل قضایی سابق خود نباشد اعمال ماده مرقوم مورد پیدا نمی کند و پرونده باید برای رسیدگی به مرجع تجدیدنظر ارسال شود – بنابراین رویه شعبه ۱۲ دیوان عالی کشور که با این نظر مطابقت دارد صحیح تشخیص می شود. این رأی بر طبق ماده واحده قانون وحدت رویه قضایی مصوب ۱۳۲۸ برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاه ها در موارد مشابه لازم الاتباع است.
نظر شما